« پيروزي از آن مردماني است كه هميشه تواناييِ در برابر سختي ها را داشته باشند . » خواجه نصير توسي
« سرنوشت با پرور دگار است ، خشنود به آنم ، در سختي شكيبا يم ، شكوه نكنم ، بدتر از اين سختي باشد و سختي بگذرد ، در پناه و ياري پرور دگار . » بزرگمهر
« مردمان را خُرده مگيريد ( عيب مگيريد ) كه هيچ كس بي خُرده نيست . » بزرگمهر
« دانشورِ خوب تنها براي رسيدن به راستي تلاش مي كند و هنگاني كه به راستي دست يافت به آرزوي خود رسيده است . پس در شان دانشور نيست كه براي بدست آوردن شهرت و خود نمايي و كوچك كردن ديگران به كار پژوهش بپردازد . » محمد خوارزمي
« رسد بان بايد هشيار باشد و پيوسته درستي كار خود را بيازمايد و بر خود خورده بگيرد و از خود پسندي به پرهيزد و بر كوشش بيفزايد و ازين كار خسته نشود . » بيروني خوارزمي ب 82 نهايات
« از خدا مي خواهم كه مرا براه راست بدارد ، و به دريافت راستي كمك كند ، و راههاي آن را روشن سازد ، و باز دارنده هاي رسيدن به خواسته هاي پسنديده را ، با فراخي و بخشش خود از ميان بردارد ، كه او بر هر چيز كه بخواهد توانا و بهترين يار و نيكو ترين ياور است . » بيروني خوارزمي
« آري تعصب چشمهاي بينا را كور مي كند و گوشهاي شنوا را كر مي سازد و هر كسي را به باوري وادار مي كند كه خرد و دانش آنرا گواهي ندهد . » بيروني خوارزمي ب 100 التفهيم.
« مردم به نهاد خود آزمندِ دانستن آنچه بر آنها پوشيده است مي باشند . » بيروني خوارزمي ب 13 نهايات .
« و كاري را كه من كردم وظيفه هر انساني است نسبت به پيشينيان خود ، كه كار آنانرا با ديدي منت بنگرد و اگر خلل يا سهوي در كار آنان مشاهده كرد با فروتني در تصحيح آن بكوشد . » بيروني خوارزمي برگ 130 هزاره بيروني
« كارِ دانش ، آدمي را از كارهاي روزانه ي روزگار دور مي كند و خواسته را بيشتر به بررسي دانش ناچار مي كند تا راه ، بيشتر بسوي اميد و ارزش هاي دست مايه ها قرار گيرد . » بيروني خوارزمي ( برگ 40 هزاره بيروني )
« دانش پژوه چندان به خوشي تن نمي پردازد . » خواجه نصير توسي
« چند چيز مردمانرا بيش به كار اندر بايد ؛ خرد ، هنر ، ديدن و دانش دانستن ، توانگري و دادي ، خوب پنداري ، خوب گفتاري و خوب كرداري . » برگ 180 متون پهلوي
« به فرهنگ خواستاري كوشا باشيد چه فرهنگ اندر ( روزگار ) فراخي پيرايه و اندر سختي پناه و اندر نياز دستگير و اندر تنگي پيشه است . » برگ 182 متون پهلوي
« توانايي خرد و انديشه بر پايه ي ديدن ، پژوهيدن آزمودن استوار است . نه بر پندار بافي و پيش داوري هاي پوچ و نادرست و شنيده ها . » رستم شهزادي
« اشا يا اشويي برابر راستي ، پاكي ، سامان ، آرامش جهان ، هنجار هستي ، درستي ، پارسايي ، پرهيز كاري ، داد ، نيكويي ، پيمان داري ، و ... می باشد ، درستكار آنست كه اگر راستي و آشويي به زيان اوست دست از آن بر ندارد و از آن نگريزد . رستگاران هميشه راست و درست اند . » وهمن برگ 28 شماره يكم
ز يزدان و از ما بر آن کس درود که تارش خرد باشد و داد پود
فردوسی توسی
نام نيكو گر بماند ز آدمي به كزو ماند سراي زرنگار
سعدي شيرازي
« بايد از چيزي كاست تا به چيزي افزود . » نيما يوشيج
« انديشيدن به آرامش نياز دارد . صاحب انديشه بايد در همه ي زمينه ها امنيت داشته باشد و براي آشكار كردن انديشه ي خود ناچار به پاسخ گويي به صاحبان زر و زور نباشد . امنيت شخصي و اجتماعي و آرامش خيال ، شرط نخستين انديشيدن است . » پرويز شهرياري
مرا هیچ چیز از نام و نان به تحمل این تعب طویل جز مظلومیت مشرق در مقابل ظالمین و ستمکاران مغربی وانداشت ، چه برای نان که همه طرق به روی من باز بود ، و با ابدیت زمان مرا نیز چون جاودانی نمی دیدم پای بند آن نبودم ، و میدیدم که مشرق باید به هر نحو شده است باید با اسلحه تمدن جدید مسلح گردد ، نه اینکه این تمدن را خوب میشمردم ، چه تمدنی که دنیا را هزران سال اداره کرد مادی نبود ( یادداشت دهخدا برا مقدمه لغتنامه دهخدا)
برگ 422 مقدمه لغت نامه دهخدا چاپ 1377 دانشگاه تهران
ندارد کسی با تو نا گفته کار وليکن چو گفتی دليلش بيار
سعدي شيرازي