(شماره۴) ایمیل چاپ جوابیه برابر قانون مطبوعات به میراث مکتوب و اکبر ایرانی قمی
ژوئن 28, 2022
(شماره۲)ارسال نامه مورخ ۲۹ ۱۱ ۹۷ به اکبر ایرانی قمی
ژوئن 28, 2022

(شماره۳) نوشته ورد جوابیه مقاله انتقادی امیر محمد گمینی

نوشته ورد جوابیه مقاله انتقادی امیر محمد گمینی

جوابیه به مقالۀ انتقادی جنابِ امیر محمد گمینی:
در فصلنامه تاریخ علوم و فناوری دورۀ اسلامی، سال چهارم، شماره اول، بهار و تابستان 1394، شماره پیاپی 7 (نشریه میراث علمی اسلام و ایران)، در برگ 143 مقاله­ای به قلم جناب امیر محمد گمینی به نام "برج رادکان" نوشته شده است. کپی پیوست
برای پاسخ به نوشته جناب گمینی، از آغازِ جملۀ « قصد نویسنده در این کتاب...» ( گمینی: خط 4 برگ 144) در این مقاله انتقادی آغاز می­کنیم. که بهتر بود، ایشان مقالۀ خود را از اینجا آغاز می­کردند. جناب گمینی، کتاب برج رادکان را دقیق نخوانده­اند! و برخی از نوشته­های خود را به روش علمی و بر پایۀ برابری با منبع، و نوشتن آن خط و صفحه از کتاب برج رادکان نیاورده­اند! . و تنها آدرسی که در مقالۀ خود داده­­اند، برگ 28 کتاب برج رادکان است. ( گمینی: زیرنویس برگ 147)
( گمینی: خط 7 برگ 144) « میتوان زمان دقیق اعتدالین و انقلابین را اندازه گیری کرد! » در کتاب برج رادکان نیامده است.
( گمینی: خط 11 برگ 144)« قریه زادک، خواجه نصیر را آنجا برجی بوده است که دوازده دریچه داشته است، در هر برجی که ماه نوشدی از یک دریچه می­نموده است (2) ! »
بنا بر منبع (2) زیرنویس و رونوشت ایشان، که از کتاب تصحیح ورهرام آورده­اند. ایشان کتاب ورهرام را با دقت ندیده­اند. و از روی کتاب (برج رادکان: برگ 12) با بی­دقتی جملۀ تصحیح جنابِ امام را با جملۀ تصحیح جنابِ ورهرام قاطی کرده و جمله­ای جدید پدید آورده­اند!
در برگ 12 کتاب برج رادکان و در دو تصحیح امام و ورهرام، واژه "زادک" تنها در "کپی تصحیح (ورهرام:1370،57)" آمده است و در ادامۀ آن جمله، "آنجا برجی ساخته بود" نوشته شده است. اما در" کپی تصحیح (امام: 1348 ،56 )" که جناب گمینی جملۀ آنرا از روی کتاب برج رادکان در مقاله خود آورده­اند،­ واژه "رادک" آمده است و نقطه "ز" در آن وجود ندارد. و در ادامۀ آن است که بجای"آنجا برجی ساخته بود" تصحیح ورهرام واژۀ "برجی بود" آمده است . جناب گمینی دو جمله را با هم ترکیب نموده، و واژه " زادک" را از تصحیح ورهرام برداشته و به جای "رادک" تصحیح امام برده­اند. ایشان جمله­ای جدیدی پدید آورده و این جملۀ غلط را در نوشته خود آورده و به ورهرام منسوب نموده،­ و غیر علمی عمل نموده­اند!
( گمینی: زیر نویس 2 برگ 144)« نویسندۀ برج رادکان به جای متون چاپ شده معمولا به نسخ خطی ارجاع داده است!» پس از اینکه به اختلافِ دو تصحیح امام و ورهرام رسیدم و به اختلاف نقطه "ز" در واژه "زادک" پی بردم! حق بررسی علمی اصل نسخه های خطی و زحمت دست یافتن به آنها را بر خود پذیرفتم . پس از آن متوجه شدم که جناب ورهرام در باره این جمله حافظ ابرو بدون هیچ زیرنویسی در تصحیح خود نقطه "ز" را به واژۀ "رادک" افزوده­ و آنرا "زادک" نوشته­اند. و کوششی بیشتری از تفکر انتقادی جناب گمینی انجام دادم. اعتراض جناب گمینی به رونوشت برداری و بررسی نسخه های خطی، بوسیله نویسندۀ کتاب برج رادکان غیر علمی است.
( گمینی: خط 16 برگ 144)« ظاهراً در زمان حافظ ابرو هم اثری از این برج نبوده است !» خوشبختانه، جناب گمینی در پاک کردن نوشته حافظ ابرو اصراری نکرده­اند و قبول دارند که چنین برجی بدست خواجه نصیر با دوازده دریچه ساخته شده بوده.
در بررسی جمله حافظ ابرو در کتاب برج رادکان، اشاره به اشتباه بکار بردن حافظ ابرو از واژه "رادک" به جای نام اصلی آن "زاک" شده است. چه از نظر برابری واژه، این شک را پا بر جا میکند. ولی در ترتیب بندی روستاهای روان­رود یا رزان­رود، آن برابری درست است. و نبود آثاری در زاک بوسیله کارشناس میراث فرهنگی تائید گردیده است که در برگ 13 و 12 بررسی شده است. روستای زاک بسیار کم اهمیت تر از رادکان است. و در نوشته­ها منطقۀ رادکان اهمیت بسیاری دارد­. و اکنون هم آثار بسیاری در آن منطقه موجود و مانده است. پس انتخاب این منطقه از طوس بزرگ یا ولایت طوس به وسیله خواجه نصیر برای ساخت چنین برجی منطقی تر می­باشد. در نوشتها، "طوس" به معنی ولایت طوس هم آمده است. (دهخدا: طوس) و رایکان [=رادکان] هم جزیی از طوس یا ولایت طوس است ( دهخدا:طوس و دهخدا: رایگان) . و اشتباه حافظ ابرو را در بکار بردن واژه ولایت طوس به جای روستای طوس، در نامگذاری جای ساخت برج خواجه نصیر، تائیدی بیشتر می­کند. و می­توان، رادک یا نام گمشدۀ محل ساخت برج را، در فاصله سه کیلومتری رادکانِ طوس و در محل کنونی برج دانست...
( گمینی: خط 25 و 24 برگ 144)«نویسنده برج رادکان را بنایی می­داند که می­تواند با دقتی در حد یک سدس فخری لحظات اعتدالین و انقلابین را نشان دهد !» در کتاب برج رادکان نیامده است.
( گمینی: خط 5 برگ 145) تکرار «می­توان لحظات اعتدالین و انقلابین ...را یافت !» در کتاب برج رادکان نیامده است. در کتاب برج رادکان از پیدا شدن روزهای تقویمی یاد شده است و هیچ جا از پیدا شدن لحظات اعتدالین و انقلابین بوسیله برج رادکان یادی نشده است. ایشان نویسندۀ برج رادکان را متهم به این نوشته نموده­اند!
( گمینی: خط 9 و 8 برگ 145)« « پرتوی نوری که از پنجرۀ دفتر کار بنده در ساعت ده صبح اول فروردین ماه وارد می­شود، بر همان نقطه­ای نمی­افتد که ساعت ده دوم فروردین می­افتد.» ایشان ارتفاع طول و عرض و سبک ساختمان پنجرۀ دفتر کار خود را با روزن و دریچه های برج رادکان مقایسه نموده­اند! و پاسخی به درخواست تفاوت دو عکس در دو روز متوالی از نور پنجره اتاق کارشان را در ایمیل های ارسالی ندادند!
اما تایید نموده­اند: ( گمینی: خط 14 برگ 145)« می­توان... از برج رادکان به عنوان یک تقویم نجومی استفاده کرد.»
( گمینی: خط 25 و 24و 17برگ 145)« اما دریچه ها دور برج قرار گرفته­اند و نور خورشید از بعضی از دریچه­های رو به شمال....به هیچ وجه وارد نمی­شود... خوب اگر منظور سازنده از این برج کاربرد نجومی بوده است، چرا دریچه ها را به این سبک ساخته است. چرا طوری نساخته است که طبق گفتۀ حافظ ابرو از هر دریچه نو شدن هر کدام از ماههای سال نمایان شود؟ !»
بهتر است بدانیم که روز نوروز و روز اول مهر ارتفاع خورشید با سمتی ثابت از دید ناظر زمینی با تقریبی بسیار ناچیز برابر است. و ارتفاع ورود آفتاب آن دو روز از دریچه­ای و در سمتی ثابتِ همیشگی، برابر است و تکرار آن در دو دریچه امکان پذیر نیست. و طراحی و ساخت هر دو دریچۀ درخواستی جناب گمینی، برای این دو روز بر هم یکی و منطبق می­شود و ساخت برجی که با هریک از 12 دریچه­اش به تنهایی بتواند، روز آغاز هر یک از 12 ماه سال را نشان دهد امکان پذیر نیست. نور آفتاب بیرون آمده از دریچه آغاز ماه ها بغیر از آغاز دی ماه و تیر ماه بقیه دو بدو مانند روز نوروز و اول مهر با تقریبی بسیار ناچیز در سمتی ثابت به ارتفاعی ثابت از خورشید می­رسد. ساخت دریچه­های شمالی به سبب تقارن سازی معماری برج رادکان است و ساختِ دوازده دریچه در برج هم می­تواند اشاره­ای به دوازده ماه تقویمی و "دوازده دریچه"جمله حافظ ابرو باشد. پس نمی­توان بودن دوازده دریچه برج رادکان را، که در جمله حافظ ابرو هم آمده است با موارد ذکر شده در کتاب برج رادکان نادیده گرفت.
( گمینی: خط 1 برگ 146)« زیرا اگر عمدی در کار بود توقع میرفت که دو در دیگر در راستای مقابل آنها نیز قرار گیرد تا طلوع تابستانی و غروب زمستانی خورشید نیز مشخص شود!» در پاسخ :
ایشان، از محل برج بازدید ننموده­اند! و به افق کوه ها که در برگ 65 کتاب هم آمده است توجهی نداشته و نتوانستند آنرا از روی استرلاب بخوانند! افق طلوع تابستانی که با تئودولیت اندازه گرفته شده است 5 درجۀ ارتفاعی، ، بوسیله کوه هزار مسجد پر گردیده است. و طلوع تابستانی پس از بالا آمدن خورشید پس از 5 درجۀ ارتفاعی خورشید، انجام می­شود. پس این امکان در ساخت برج، نبوده است.
دو درِ راستای آغازِ طلوع زمستانی و پایانِ غروب تابستانی که در یک راستا است با افقی باز و بدون مانع کوه یا تپه­ای می­باشد. که خود دلیل مکان یابی تخصصی برای جای ساخت برج است. این دو در اجازۀ ورود آفتاب را با زاویۀ صفر ارتفاعیِ خورشید، برای عبورِ طلوعِ آغازِ زمستان و غروبِ آغازِ تابستان میدهد و برای این دو زمان کافی می­باشد. پس نیازی به ساخت دو درِ غیر ممکنِ دیگرِ درخواستی جناب گمینی نمی­باشد.
( گمینی: خط 8 برگ 146)« نویسند، بنای برج رادکان ... را یک ساعت آفتابی می­داند !» در کتاب برج رادکان نیامده است. ایشان نویسنده را به این نوشته متهم نموده­اند! و همچنین: ( گمینی: خط 8 برگ 147)« آیا ...این برج یک ساعت آفتابی... است!» در کتاب برج رادکان نیامده است. در پاسخ:
در کتاب آمده است که برج رادکان توانایی پیدا کردن اذان ظهر و زمان نیمروز نجومی را در هر روز آفتابی دارد. که به این نوشته هم دقت ننموده­اند! ( برج رادکان :20)
ایشان تایید نموده­اند.( گمینی: خط 5و4 برگ 148)« اگر این برج به این منظور ساخته شده باشد، ...به خودی خود می­تواند جالب توجه باشد.»
حال برگردیم به نوشته های نخستِ ایشان.
( گمینی: خط 4و3و2و1 برگ 144)« فاقد منطق لازم هر پژوهش علمی است . برخی آثار منتشر شده در باره کعبه زرتشت...از چنین آثاری هستند...کتاب برج رادکان نیز متاسفانه از این قاعده مستثنی نیست.!» در پاسخ:
گنه کرد در بلخ آهنگری ---------------------------------- به شوشتر زدند گردن مسگری
اگر نویسندۀ کاربرد نجومی کعبه زرتشت کارش علمی نبوده است. چه ربطی به مقایسه با کار دیگران دارد! این برخورد علمی نیست و از انصاف علمی هم بدور است.
( گمینی: خط 5 برگ 143)« افرادی خارج از فضای آکادمیک....جامعه آکادمیک را دور میزنند....ایشان بدون اینکه زیر نظر استاد راهنما کار کرده باشند....اگر اثر خود را به عنوان یک پایان نامه کارشناسی ارشد نوشته بود...!» در پاسخ به اتهامات بالا
گمان میرود که جناب گمینی از آغاز نگاه از بالا به پایین به نویسنده کتاب برج رادکان داشته است! و نویسنده کتاب برج رادکان باید به شاگردی به پیش ایشان میرفته است!
اکنون دامنه علم بسیار گسترده شده و کار برای پژوهشگران بسیار دشوار گردیده است. چه اینکه پژوهشگر می­بایست کلیه منابع و مقالات و نظریه­های مربوط به موضوعِ نوشتۀ خود را پیدا کند و بخواند و آنها را با اصل مطابقت دهد؛ و پس از بررسی متون اصلی، پژوهشهای میدانی، صورتجلسه شواهد و بررسی موضوع، با ذکر دقیق منابع نتیجه را اعلام نماید.
مقاله برج رادکان نخست در همایش کنگره بین الملی عبدالعلی بیرجندی خرداد 1381 مورد قبول هیئت علمی قرار گرفت. و در روز نخست در تالار اصلی دانشگاه بیرجند ارایه گردید.
این مقاله در دومین همایش ملی ایرانشناسی30 آذر تا 4 دی ماه 1383 مورد قبول هیئت علمی قرار گرفت و ارایه گردید.
در همایش کنگره بین المللی هفتصد و پنجاهمین سالگشت دانشمند بزرگ خواجه نصیرالدین طوسی 5-3 اسفند 1387 در دانشگاه خواجه نصیرالدین ، مورد قبول هیئت علمی قرار گرفت و ارایه گردید.
سخن رانی­هایی برای برج رادکان، در دانشگاه شیراز و دانشگاه­های مشهد... در میراث فرهنگی تهران و مشهد، روز مهندس... برگزار گردیده است. مقاله برج رادکان در ماهنامه­ها، مجلات و نتیجۀ همایش چاپ گردیده است.
کتاب نگاهی دیگر به برجها در هیئت علمی میراث فرهنگی قبول و به انتشارات میراث فرهنگی چاپ گردید.
کتاب برج رادکان در میراث فرهنگی تائید. ولی به سبب انتظار، به هزینه شخصی چاپ گردید.
و بنا بر استنادات بالا که مورد قبول مجامع، هیئت­های علمی و میراث فرهنگی است نمی­توان گفت ( ادعا کرد ) کتاب پایه علمی و اکادمیک ندارد.
منوچهر آرین (ضیاء) 23 11 97
Translate »